خبرها
AEM Bearings » خبرها » از این سه اشتباه رایج در گریس زدن بلبرینگ اجتناب کنید
هر گیاهی متفاوت است. ماشینهای داخل آنها، فرآیندهای تولیدی که نیرو میدهند و بارها و شرایطی که در آن کار میکنند. اما یک چیز تقریباً مشترک همه این است که یاتاقان ها روی تجهیزات دوار هستند. بلبرینگها نیروی محرکه صنعت هستند و این گریس است که به آنها کمک میکند تا به خوبی کار کنند و عمر بیشتری داشته باشند.
در حالی که تقریباً هر کارخانه در جهان دارای تجهیزات دوار است و تقریباً هر تکنسین تعمیر و نگهداری با پر کردن گریس بلبرینگ آشنا است، یاتاقانها هنوز یک دارایی متأسفانه سوء تفاهم هستند. به همین دلیل است که بیش از 80٪ از تمام یاتاقان ها زودرس خراب می شوند.
SDT Ultrasound Solutions به تولیدکنندگان در سراسر جهان کمک کرده است که میلیون ها یاتاقان را از طریق آموزش، فناوری و خدمات به درستی چرب کنند. در طول سفرهای خود در سراسر جهان که سعی در بهبود قابلیت اطمینان یاتاقان داریم، متوجه این سه اشتباه رایج در گریس کاری بلبرینگ شدهایم و میخواهیم آنها را با شما در میان بگذاریم.
انجام دوباره پر کردن گریس بلبرینگ یک بار در هفته یا یک بار در ماه ممکن است کار معقولی به نظر برسد. به هر حال، انجام تعمیر و نگهداری برنامه ریزی شده در دوره های منظم، مفهومی قدیمی است که در اوایل هر یک از ما ریشه دوانده است. حتی OEM ها هنوز بهترین شیوه ها را بر اساس فواصل زمانی توصیه می کنند تا از حداکثر طول عمر دارایی اطمینان حاصل کنند.
ممکن است دو موتور در خارج از جعبه یکسان باشند اما در موقعیتهای کاملاً متفاوت قرار بگیرند. در حالی که یکی در آب و هوای گرم و مرطوب فرود می آید، دیگری می تواند در آب و هوای سرد و خشک نصب شود. یکی ممکن است در برنامه های بار کم با سرعت بالا استفاده شود در حالی که دیگری در سرعت های پایین اما با شروع و توقف مکرر.
بلبرینگ ها فقط به یک دلیل به گریس نیاز دارند. برای کاهش اصطکاک تا زمانی که گریس آن سرویس را به خوبی انجام می دهد، نیازی به تعویض آن نیست. با این حال، ما اغلب این کار را می کنیم، با نتایج فاجعه بار.
پر کردن گریس بلبرینگ فقط به این دلیل که تقویم شما به شما گفته است "زمان تمام شده است!" اولین اشتباه است اصطکاک اولتراسوند را کنترل کنید و بدانید چه زمانی زمان مناسب برای گریس کردن است
دومین اشتباهی که همه ما باید از آن اجتناب کنیم این است که گریس بلبرینگ را زیاد یا به اندازه کافی اضافه نمی کنیم. گریس بیش از حد فشاری را ایجاد می کند که عناصر نورد را از میان لایه سیال و در مقابل سطح بیرونی فشار می دهد. افزایش اصطکاک و دما به طور چشمگیری عمر بلبرینگ شما را کوتاه می کند. عدم وجود چربی کافی همان اثر کوتاه کننده عمر را خواهد داشت.
چگونه بفهمیم که مقدار مناسبی از گریس اضافه شده است؟ البته سونوگرافی به صدای بلبرینگ گوش دهید و اصطکاک افت را اندازه بگیرید، زیرا گریس حفره یاتاقان را پر می کند. با نزدیک شدن سطح دسی بل به خطوط پایه عادی و تثبیت، استفاده از روان کننده به دقت کاهش می یابد. اگر سطح دسی بل کمی شروع به افزایش کند، توقف کنید! کار انجام شده است.
مانند هر شغلی یک راه درست و یک راه غلط برای انجام کارها وجود دارد. گوش دادن ساده به یک یاتاقان با دستگاه اولتراسوند که هیچ بازخورد کمی نمی دهد، دستور العملی برای فاجعه است. بازخورد شنیداری برای نتیجه گیری مقایسه ای بیش از حد ذهنی است. هیچ دو نفر یکسان نمی شنوند و هیچ راهی برای به یاد آوردن صدای بلبرینگ یک ماه پیش وجود ندارد.
اشتباه سوم صرفاً به داده های سوبژکتیو اولتراسوند بستگی دارد، زمانی که داده های دقیق قابل اندازه گیری در دسترس هستند. همیشه از ابزار اولتراسوند با اندازه گیری دسی بل دیجیتال استفاده کنید. بهتر است از دستگاهی استفاده کنید که چندین نشانگر وضعیت ارائه می دهد. اندازهگیریهای دسیبل حداکثر و پیک RMS، سطوح هشدار و فواصل روغنکاری را نشان میدهند، در حالی که Ultrasonic Crest Factor بینشی در مورد وضعیت بلبرینگ در رابطه با روانکنندهاش ارائه میدهد. فاکتورهای تاج به ما کمک می کنند بین یاتاقان هایی که نیاز به گریس دارند و یاتاقان هایی که نیاز به تعویض دارند تفاوت قائل شویم.
وقتی بلبرینگ ها به درستی روغن کاری شوند اصطکاک کمتری ایجاد می کنند. اما چگونه بدانیم؟
چگونه می توانید مطمئن باشید که نیروهای اصطکاک در جایی هستند که باید باشند؟
چگونه می توانید با اطمینان مقدار مناسبی از گریس را اعمال کنید تا سطح اصطکاک را به حالت عادی برگردانید؟
چگونه می توانید بین بلبرینگی که به گریس نیاز دارد و یاتاقانی که از کار افتاده است تمایز قائل شوید؟
سونوگرافی کمک می کند!
استفاده از ابزار اندازه گیری اولتراسوند با اندازه گیری دسی بل دیجیتال یک روش اثبات شده برای موارد زیر است:
ایجاد یک خط پایه تاریخی برای سطوح اصطکاک
نظارت بر تغییرات در سطوح اصطکاک در فواصل منظم
ایجاد آلارم هنگام افزایش سطح اصطکاک
ارزیابی داده ها برای افتراق شکست از اصطکاک
مفهوم اصلی CBM (نگهداری مبتنی بر شرایط) نظارت بر وضعیت (CM) یک ماشین در طول زمان و استفاده از داده های شرطی برای پیش بینی نیاز به تعمیر و نگهداری برای انجام اقدامات (PdM) است. بیایید این مفهوم را برای یک کار پر کردن گریس یاتاقان بر روی یاتاقان المنت نورد اعمال کنیم.
با استفاده از ابزار اولتراسوند SDT (ساده یا پیشرفته)، لوبتکنها دادههایی را جمعآوری میکنند که وضعیت فعلی بلبرینگ را نشان میدهد. برخی از شاخص های وضعیت جمع آوری شده توسط SDT کدامند؟
نشانگرهای وضعیت ساده "STATIC".
داده های اولتراسوند STATIC یک عکس فوری از وضعیت بلبرینگ ارائه می دهد.
RMS - میانگین سیگنال اولتراسوند در طول مدت زمان اندازه گیری
حداکثر RMS - بالاترین سیگنال RMS مشاهده شده در طول مدت زمان اندازه گیری
اوج - بالاترین دامنه مشاهده شده در طول مدت زمان اندازه گیری
ضریب تاج - نسبت خطی بین پیک و RMS (CF=Peak/RMS)
نظرات (0)